معرفی سریال خرس (The Bear) | فرار از غم به سوی آشپزخانه

در آشپزخانه‌ی یک رستوران قدیمی و در آستانه‌ی ورشکستگی که صاحب آن به تازگی خودکشی کرده چه می‌گذرد؟ پاسخ این سوال که سریال خرس با آن دست و پنجه نرم می‌کند برای همه خوشایند نخواهد بود.

معرفی سریال خرس(The Bear)

یک آشپزخانه، یک برادر مرده و کمدی برآمده از آن

قهرمان داستان ما، کارمی، یک آشپز حرفه‌ای تمام عیار است. او عنوان بهترین آشپز دنیا را از معروف‌ترین مجله آشپزی دنیا بدست آورده است و در کار خود استاد است. اما در این داستان، قهرمان قرار نیست عمل قهرمانانه‌ای انجام دهد. انگار او قبل از سریال این کار را انجام داده است.

در عوض اینجا جایی است که باید با شیاطین گذشته‌ی خود روبرو شود. شیاطین بیرونی که مدت زیادی از آنها دور بوده و شیاطین درونی که در تمام این سال‌ها او را همراهی کرده‌اند. 

مایکل، برادر کارمی به تازگی خودش را کشته است. او مدیر رستوران خانوادگی آنها یعنی Original Beef of Chicagoland بود و در وصیت خود آن را به برادر کوچکش سپرده است. حال کارمی باید دوباره به شیکاگو برگردد و با این جهنم زنده دست و پنجه نرم کند.

چرا مایکل این درخواست را قبول می‌کند؟ چرا رستوران را نمی‌فروشد تا از شرش راحت شود و به کارش در بهترین رستوران دنیا ادامه دهد؟ جواب این سوال‌ها کم کم در سریال مشخص می‌شود و می‌بینیم که این رستوران چیزی بیشتر از یک منبع عذاب برای کارمی است و وابستگی او به این مکان ریشه‌دارتر از این حرف‌هاست.

کارمی شخصیت اصلی سریال خرس

اما کارمی در این سریال تنها نیست. گروهی از آشپزهای زبده ولی سرسخت کارمی را در سریال خرس همراهی می‌کنند. بیشتر آنها همان‌هایی هستند که زیر دست مایکل سال‌ها کار کرده بودند و رابطه چندان دلچسبی با کارمی ندارند.

از طرفی ریچی را داریم که مردی بی‌اعصاب است که همواره در حال داد زدن است و شخصیتش بین یک کودک و یک مرد بالغ در حال نوسان است. از قضا ریچی دوست صمیمی مایکل بود و از آنجایی که در The Bear هیچ‌کس علاقه‌ای به مواجهه به ترومای ناشی از یک خودکشی شوکه‌کننده ندارد و به جای آن به کار ادامه می‌دهد، از همه اعصابش بیشتر خوردتر است.

در گوشه‌های دیگر این آشپزخانه هم شخصیت‌های دیگری داریم که از فرط واقعیت هیچ نکته‌ی عجیبی در مورد آنها وجود ندارد. انگار که هر کدام شخصیتی باشند که صبح در بی‌آرتی کنار آنها ایستاده باشید.

یک تازه‌وارد هم به آشپزخانه اضافه می‌شود که آرزوی بهتر کردن این مجموعه‌ی قدیمی را دارد. کارمی این دختر را که سیدنی نام دارد و خودش آشپز بامهارتی است استخدام می‌کند تا در سر و سامان دادن به این رستوران به او کمک کند.

در این رستوران، قدیمی‌ها علاقه‌ای به تغییر رویه و بهتر شدن ندارند، در حالی که همین رویه‌ی ناقص آنها را به مرز ورشکستگی رسانده است. در این میان کارمی و سیدنی با هم تلاش می‌کنند تا نظم جدیدی را به آن تزریق کنند.

کارمی تمام فکر و ذکرش کارش یعنی آشپزی است. گرچه او بهترین است، ولی این صفت را به قیمت از دست دادن بخشی از سلامتی روانش بدست آورده است.

این سریال هشت قسمتی که بیشتر قسمت‌های آن حتی به نیم ساعت هم نمی‌رسند، از بهترین سریال‌هایی است که امسال پخش شده است. میزان آشوب و سر و صدایی که در هر قسمت از آن خواهید شنید و استرسی که در تماشای آن تحمل خواهید کرد احتمالا شما را از دیدن ادامه آن منصرف کند. ولی اگر به دیدنش ادامه بدهید خواهید دید حتی با وجود تمام این صداها، باز هم در سکوت‌های خود حرف‌های زیادی برای گفتن دارد. 

سریال خرس

بخش اعظمی از سریال The Bear در یک آشپزخانه رستوران اتفاق می‌افتد. بیشتر اوقاتی که با شخصیت‌ها می‌گذرانیم آن‌ها در حال آماده کردن غذا و یا برنامه‌ریزی برای آماده کردن غذا هستند. و در خلال همین کارهاست که آنها را می‌شناسیم و با آنها همراه می‌شویم.

اگر به آشپزی، خوردن غذا در رستوران‌ها و یا حتی خود غذا علاقه دارید، این سریال را ببینید. ببینید که این غذاها از دل چه آشوب و سختی‌هایی به دست ما می‌رسند. حتی اگر به غذا هم علاقه ندارید ولی به ساز و کار پیچیده‌ی غم و تاثیر آن بر انسان‌ها علاقه دارید، سریال خرس را از دست ندهید. فقط باید کمی در مواجهه با آن صبور باشید.

برای تماشای این سریال کافی است سری به اپلیکیشن فیلم لند بزنید و بدون نیاز به دانلود از آن لذت ببرید.

 

ثبت دیدگاه